بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

بارانی از جنس من

لئو

سلام دختر گلم امیدوارم خوب باشی هر روزی که اینارو میخونی خنده رو لبات باشه و کلی شکوفه تو دلت خب ما به تاریخ خرداد 1400 پیشی دار شدیم و یه آقا پسر کوچولوی ملوسک به خانواده ما اضافه شد از خصوصیات اخلاقیش اینه که بسیاااار بغلی بسیار مهربون بازیگوش شیکمو و البته خیلی تو دل برو امکان نداره کسی ببینه و عاشقش نشه الان سه هفتشه تو بهش شیرخشک میدی دستشویی میبریش بهش دارو میدی و دست و پاها و صورتش رو با پنبه میشوری بهش میگی پسرم و به منم میگی تو مامان جونشی اینقدر ریزه که کف دست جا میشه اما با همین جثه کلی دیشب با لیلی سگ خاله زهرا و دایی محمد دعوا کرد جیغ میزد رو سرش و خیلی مردونه روبروش جنگید :) همیشه اوقات خوابش میاد ا...
29 خرداد 1400

پارتی + جشن الفبا+ فیلم بازی

به قول خودت سلام به  روح ماهت اومدم واست خاطرات این روزارو بنویسم درس و مشق تموم شد و تو تعطیلات تابستونیم همچنان با نیکو و ثنا دور هم جمع میشید و 6 ساعت بدون استراحت بازی میکنید و البته دعوا سر گروه شدن و گروه کشی :) دیروز جشن الفبا داشتی و توی قلعه والی با دوستات کلی خوش گذروندی با خانم فولادوند عکس گرفتید و موزه رو تماشا کردید اولش که کلی نگران بودی که دلم برات تنگ میشه و بغض دارم ولی بعدش گفتی خیلی کم بوده زمانش من فدای درگیری های ذهنیت بشم مادر بهترین تفریحمون اینه که مامان فیلم و انیمیشن میگیره (آخرین فیلمامون cruella و پسر ابری بود) باهم میبینیم خوراکی میاریم و دو نفری دو ساعت میریم تو دنیای خیالیمون و بای...
19 خرداد 1400
1